امروز :

اسناد خلیج فارس

خلیج همیشه فارس ایران و ایرانی

مقاله ای کامل در مورد خلیج فارس

در طول تاریخ، خلیج فارس نه تنها بخشی از خاک ایران محسوب می‌شده و حاکمیت آن در دست ایرانی‌ها بوده است، بلکه به اذعان تمام منابع تاریخی موجود این پهنه آبی با عناوینی نظیر خلیج فارس، خلیج عجم، دریای فارس و یا بحر فارس شناخته شده است.
نام خلیج فارس از جمله نام‌های تاریخی است که از گذشته بسیار دور تاکنون در اسناد، قراردادها و مکاتبات مورد استفاده همه اقوام و ملت‌ های دور و نزدیک آن، از فارس و عرب، ترک و هندی تا اروپاییان قرار داشته است. از این رو خلیج فارس به عنوان مهمترین گذرگاه نفتی جهان با موقعیت تمدنی ایران پیوندی تنگاتنگ داشته و دارد.

 

Capture23 مقاله ای کامل در مورد خلیج فارس


با این حال در دهه‌های گذشته برخی از همسایگان در اقدامی که با روح همزیستی مسالمت‌آمیز ملل و فرهنگ‌های منطقه ناسازگار بوده است، به جای استفاده از نام معتبر «خلیج فارس»، نام خلیج عربی یا خلیج را به کار گرفته‌اند و اخیراً نیز علاوه بر کشورهای عربی پاره‌ای از سازمان‌ها، ارگان‌ها، خبرگزاری‌ها یا مجلات و رسانه‌های بین‌المللی به این نامگذاری مجعول روی آورده‌اند.

با توجه به اینکه کوشش‌های ملی‌گرایان افراطی عرب برای تغییر نام «خلیج فارس» به «خلیج عربی» در سطح بین‌المللی از هیچ گونه پایه و اساس علمی برخوردار نیست، کوشش آنها تنها وحدت واقعی جهان اسلام را به مخاطره می‌اندازد. بعضی کشورهای عربی که در تقابل با ایران به سر می‌برند، در قبال نام خلیج فارس به دنبال منافع خود هستند و در این بین وحدت جهان اسلام را نادیده می‌گیرند. این عمل در شرایطی صورت می‌پذیرد که نیروهای فرامنطقه‌ای حضور روز افزون خود را با استفاده از همین گونه تنش‌ها و اختلافات تثبیت می‌کنند.
در این نوشتار ضمن تشریح موقعیت استراتژیکی خلیج فارس، به بررسی تبارشناسانه نام خلیج فارس و چگونگی شکل‌گیری ادعاهای واهی اعراب در استفاده از نام جعلی خلیج یا خلیج عربی خواهیم پرداخت.

 

جغرافیای طبیعی و راهبردی خلیج فارس

خلیج فارس، شیار هلالی شکلی است که بیش از یک چهارم ذخایر فسیلی جهان را در خودجای داده و از طریق دریای عمان به اقیانوس هند و آب‌های آزاد راه می‌یابد. این خلیج طولی نزدیک به ۹۰۰ کیلومتر و پهنایی نزدیک به ۲۴۰ کیلومتر دارد و در کشاله و چین‌خوردگی‌های پست و فرو افتاده جنوب زاگرس پدید آمده است.
خلیج فارس به عنوان شعبه‌ای بزرگ از اقیانوس هند که بر سر راه کلیه خطوط دریائی در مشرق عدن واقع شده است، مانند دالانی است که بین ۲۴ دقیقه ۳۰ درجه عرض شمالی و ۴۸ دقیقه ۵۰ درجه طول شرقی واقع شده است. حدود آن از شمال و شمال خاوری به سواحل ایران، از شرق به دریای عمان، از جنوب و غرب به شبه جزیره عربستان محدود است. رودخانه‌های دجله و فرات و کارون و کرخه که از جبال ارمنستان و ترکیه سرچشمه گرفته‌اند، به انضمام رودخانه‌های جراح، هندیان و رودهای کوچک دیگر به این دریا می‌ریزند.
آبهای خلیج فارس کم عمق و زیر بستر آن دارای منابع نفت و گاز (هیدروکربن) فراوان است. این عمق در دهانه خلیج ۷۰ تا ۹۰ متر است و هر قدر به طرف بالای خلیج می‌رود کمتر می‌شود و به مسافت ۹۰ کیلومتری تا دهانه شط به ۳۰ متر می‌رسد. عمق خلیج فارس در بیشتر موارد از ۵۰ متر تجاوز نمی‌کند و حداکثر عمق آن به حدود صد متر می‌رسد. این امر به سادگی امکان حفاری و استخراج منابع آن را فراهم می‌سازد. در صیدگاه‌های مروارید عمق خلیج فارس کمتر از ۳۶ متر است. مساحت خلیج فارس ۹۷ هزار مایل مربع است و طول آن از سواحل عمان تا رأس دریا در حدود ۵۰ مایل و عرض آن در مناطق گوناگون میان ۲۹ تا ۱۸۰ مایل است.۱
حاشیه خلیج فارس شامل کشورهای ایران، عراق، کویت، بحرین، عربستان، قطر، امارات و عمان می‌شود و در این بین بیشترین ساحل خلیج فارس که قابلیت کشتیرانی نیز دارد، تحت حاکمیت ایران می‌باشد.
خلیج فارس به مثابه یک راه آبی و دریایی از آغاز تاریخ موقعیت برجسته سیاسی داشته است و به نوعی خاستگاه تمدن‌های بزرگ خاور باستان با پیشینه‌ای چند هزار ساله است. از قرن‌ها پیش عیلامی‌ها از بندر بوشهر و جزیره خارک برای سکنا و کشتیرانی و حکمفرمایی بر سواحل خلیج فارس و بازرگانی با هند غربی و دره نیل استفاده می‌کردند.
اکثر مورخان یونانی ـ از جمله هرودوت ـ معتقدند که بابلی‌ها وسائل مورد نیاز خود را که از عربستان و هندوستان تهیه می‌کردند، از طریق خلیج فارس حمل می‌نمودند. به لحاظ موقعیت سوق‌الجیشی نیز بابل در حوالی خلیج فارس در کنار دجله و فرات قرار گرفته بود و سه دریای فارس، هند و اسود را به هم مرتبط می‌ساخت. همچنین هرودوت و استرابون تأکید می‌کنند که در این نواحی مراکز مهم تجارتی وجود داشته است. ۲
هم اکنون نیز خلیج فارس مهم‌ترین آبراه بین‌المللی جهان است که بیش از ۵۰ درصد انرژی جهان در آن نهفته است . ۳ خلیج‌فارس و کشورهای ریز و درشت پیرامون آن (ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و عمان) نزدیک به ۱۰ درصد ازگستره ۴۴ میلیون کیلومتر مربع قاره ‌آسیا را در بر می‌گیرند.
خلیج فارس در مقام محل و معبر مبادله کالا و تجارت میان شرق و غرب؛ نه تنها از زمان‌های دور صحنه رقابت و کشمکش‌های ملل ذینفع و متجاوزان و استعمارگران بوده است بلکه همیشه و بیش از هر دریای دیگری مورد توجه علمای معرفه‌الارض و باستان‌شناسان و مورخان و جغرافیا نویسان قرار داشته است.

پیشینه تاریخی

بنابر مدارک متقن، خلیج فارس از هزاران سال پیش نه توسط ایرانیان، بلکه توسط ملت‌هایی که با ایرانیان مراوده داشته‌اند، از جمله یونانیان و رومیان با عنوان «دریای پارسی» نامیده شده است. عرب‌هانیز قرن‌ها آن را «خلیج‌فارس» یا «بحر فارس» نامیده‌اند. خلیج فارس با همین نام طی هزاران سال گذشته شناخته شده و تمامی کشورها و اقوام مختلف از جمله اعراب از این نام استفاده کرده‌‌اند.
تمام متون قدیمی جغرافی جهان از نقشه‌های هکاتایوس و بطلمیوس تا آثار جغرافیدانان و جهانگردان مسیحی و مسلمانان، شعبه‌‌ای بزرگ از اقیانوس هند را که از جنوب ایران به موازات بحر احمر تا قلب دنیای قدیم پیش رفته است، خلیج فارس یا دریای فارس نامیده‌اند.
از سده‌های هفتم و هشتم پیش میلاد تمام عالمان از جمله آناکسی ماندر، هکاتوس، هرودوت، اراتوستن، هیپارک، پومپونی مله، کراتس مالوس، استرابون، بطلمیوس، مایکروپیوس، ایزیدورسویلی، محمد‌بن موسی الخوارزمی، ابوزید بلخی، ابن سرابیون، ابن رسته، ابن فقیه، قدامه، ابن فضلان، ابن خردادبه، مسعودی، استخری، ابن حوقل، مقدسی، ناصرخسرو، ادریسی، جیحانی، فرازی، بیرونی، ابن جبیر، یاقوت، قزوینی، مستوفی، ابن بطوطه، حافظ، شرف‌الدین علی یزدی، ابوالغازی و … دریای جنوبی ایران را تحت اسامی و عناوینی نظیر خلیج فارس، خلیج پارس، دریای فارس، بحرالفارس، بحر فارس، سینوس پرسیکوس،۴ ماره پرسیکوس،۵ گلف پرسیک،۶ پرژن گلف (گالف)، ۷ پرزشیر گلف، پرسیس۸ یاپرسیکوس،۹ نامیده‌اند.
بررسی و بازنمود اوضاع و احوال اجتماعی،‌سیاسی و اقتصادی خلیج فارس و جزایر آن پس از اسلام تا برهه تجاوز پرتغالی‌ها و تشریح وضعیت آن از عصر صفویه تا امروز مبحثی عظیم می‌طلبد که از حوصله این نوشتار خارج است. در ادامه به بررسی سندیت نام خلیج فارس از میان منابع تاریخی ـ جغرافیایی ایرانی، یونانی، اسلامی، غربی و اسناد حقوقی خواهیم پرداخت.

۱ـ منابع ایرانی:
خلیج فارس طبق اسناد موجود از هزاره هشتم پیش از میلاد مورد استفاده تجاری و نظامی ملل دنیای قدیم قرار گرفته است. در سنگ نبشته داریوش هخامنشی در مصر متعلق به سال ۵۱۸ تا ۵۰۵ پیش از میلاد، که هنگام حفر کانال سوئز به دست آمده است، در عبارت «درایه تپه هچا پارسا آیی تی هنی» به معنای دریایی که از پارس می‌رود یا سر می‌گیرد، نام دریای پارس آمده است.
ایرانیان در روزگار هخامنشی این دریا را «پارسا درایا» یا دریای پارس می‌خواندند. در کتیبه‌هایی که از داریوش در تنگه هرمز نیز یافت شده، عبارتی پیرامون دریایی که از «پارس‌رود» سرچشمه می‌گرفته است به چشم می‌خورد.
در کتاب حدود العالم به عنوان قدیمی‌ترین کتاب جغرافیا به زبان فارسی که حدود هزار سال قبل تألیف شده است آمده است: «خلیج پارس از حد پارس برگیرد، با پهنای اندک تا به حدود سند.»
می‌توان گفت از هنگامی که بشر تاریخ‌نویسی را آغاز کرد دریای جدا کننده فلات ایران از شبه جزیره عربستان را «دریای فارس» یا «خلیج فارس» نامیده است. و در هیچ یک از این ادوار تاریخی نام دیگری به آن نهاده نشده است.

۲ ـ منابع یونانی
طبق نوشته مورخان و جغرافی نگاران یونانی که پیش از میلاد مسیح می‌زیسته‌اند چون هرودت (۴۸۴ ـ ۴۲۵ ق. م) کتزیاس (۴۴۵ـ ۳۸۰ ق. م)، گزنفون (۴۳۰ ـ ۳۵۲ ق. م) استرابن (۶۳ ق. م ـ ۲۴ م)، یونانیان نخستین ملتی هستند که به این دریا نام پرس و به سرزمین ایران پارسه، پرسای، ‌پرس‌پولیس، یعنی شهر یا مملکت پارسیان داده‌اند.
نئارخوس، سردار مقدونی نیز موجب اشتهار دریای مکران و پارس شده است.وی در سال ۳۲۶ ق . م به دستور اسکندر مقدونی‌، از رود سند گذشت و دریای مکران و خلیج فارس را با کشتی طی کرد و تا دهانه آن پیش رفت.
«هکاتیوس هلطی» از علمای قدیم یونان و ملقب به پدر جغرافیا در سال ۴۷۵ قبل از میلاد از نام دریای پارس استفاده کرده است. در نقشه‌های باستانی از قول هرودوت و گزنفون به این دریا، دریای پارس۱۰ اطلاق شده است.
کلودیوس پتوله مااوس (بطلمیوس)، جغرافی‌نگار، نقشه‌نگار و ریاضی‌‌دان مشهور قرن دوم میلادی، در کتاب جغرافیای عالم که به زبان لاتین نگاشته شده، و هم‌چنین در نقشه‌ای که کشیده، از خلیج فارس با نام پرسیکوس سینوس یاد کرده است.
«کوین توس کوروسیوس روفوس» مورخ رومی که در قرن اول میلادی می‌زیسته این دریا را دریای پارس یا آبگیر فارس خوانده است. همچنین در کتاب‌های جغرافیایی لاتین، آب‌های جنوب ایران (دریای مکران و خلیج فارس) را ماره پرسیکوم یعنی دریای پارس نوشته‌اند.
بنابراین مورخان و جغرافی‌نگاران یونانی پیش از میلاد در شرح وقایع تا سده ۷ ق. م یعنی سقوط حکومت عیلام و تشکیل حکومت ماد و روی کار آمدن هخامنشیان دریای مکران و خلیج فارس را دریای پارس می‌خواندند.

۳ـ منابع اسلامی
پس از فتح ایران توسط اعراب در سده هفتم پس از میلاد، تلاشی برای تغییر نام «دریای پارسی» صورت نگرفت. اعراب مسلمان، عموماً این خلیج را«بحرالفارسی» (دریای پارسی) می‌نامیدند و این نام از سوی امپراتوری‌های ایرانی، ترک و عربی هم که در ۱۲۰۰ سال بعد منطقه را تحت سلطه خود داشتند مورد احترام قرار گرفت.
محققان اسلامی نظیر استخری، مسعودی، بیرونی، ابن حقول، مقدسی، مستوفی، ناصرخسرو، الطاهرین مطهر المقدسی (بشاری)، ابوالقاسم بن محمدبن حوقل و … که مطالعه در اطراف این دریای ایرانی را تا قرن ۱۵ ادامه دادند، در اثار و نوشته‌های خود از آب‌های جنوب ایران به نام‌های بحر فارس، البحر الفارسی، بحر مکران، الخلیج الفارسی و خلیج فارس یاد کرده‌اند. حتی از این جغرافی‌دانان نقشه‌هایی موجود می‌باشد که اقیانوس هند را البحر الفارسی نام گذارده‌اند.
جغرافی‌دانان عرب و اسلامی این نام را از دو تمدن باستانی گرفتند و همزمان مورد استفاده قرار دادند. بدین ترتیب که «پارسا درایای» ایرانی را «بحر فارس»۱۱ و «سینوس پرسیکوس»۱۲ یونانی را «خلیج فارس» می‌نامیدند و حتی منظور از دو دریا در سوره‌الرحمن قرآن مجید را نیز همان دریای فارس و دریای متوسط می‌‌دانستند.
ابوعلی احمد بن عمر معروف به ابن رسته در کتاب الاعلاق النفسیه که در سال ۲۹۰ هجری به رشته تألیف درآورده،‌ تصریح می‌کند: «فاما البحر الهندی یخرج منه خلیج الی ناحیه فارس یسمی الخلیج الفارسی». «اما از دریای هند خلیجی بیرو می‌آید به سمت سرزمین فارس که آن را «خلیج فارس» می‌نامند.» ۱۳
به گفته جرجی زیدان تاریخ‌دان عرب، «بحر فارس» محدود به آب‌هایی می‌شود که دنیای عرب را دور می‌زند. جرجی زیدان می‌گوید: «بحرفارس ـ ویراد به عندهم کل البحور المحیطیه ببلاد العرب من مصب ماء دجله فی‌العراق الی ایله فیدخل فیه مانعبر عنه الیوم بخلیج فارس و بحرالعرب و خلیج عدن و البحر الاحمر و خلیج العقبه…». «دریای فارس ـ نزد آنان مقدم بر همه دریاهایی که سرزمین‌های عرب از مصب آب دجله گرفته تا ایله را احاطه می‌کند، به عنوان دریای فارس تعبیر می‌شده و از آن جمله است آنچه را که ما امروز از آن به «خلیج فارس» و دریای عرب و خلیج عدن و دریای سرخ و خلیج عقبه تعبیر می‌شده و از آن جمله است آنچه را که ما امروز از آن به «خلیج فارس» و دریای عرب و خلیج عدن و دریای سرخ و خلیج عقبه تعبیر می‌کنیم».۱۴
محمد عبدالکریم صبحی نیز در کتاب «علم‌الخرائط» در نقشه‌هایی که با ترجمه عربی نقل کرده است، دریای جنوب ایران را «الخلیج الفارسی» و «بحر فارس» نامیده است. ۱۵
نقشه‌های فراوانی که از این قرون در دست است، علاوه بر تأکید و تأیید نام خلیج فارس، دگرگونی یاد شده در تغییر نام بحر فارسی و دگرگونی در دایره شمول این نامها را ترسیم می‌کنند.

۴ـ منابع غربی:
بیشتر کسانی که در مورد دریای پارسی و دریای مکران مطلب نوشته‌اند بیگانگان و به ویژه انگلیسی‌ها بوده‌اند، زیرا به لحاظ موقعیت ویژه‌ای که در این منطقه داشته‌اند کوشیده‌اند تا حقیقت نهفته بماند و نام‌های جعلی و ناقص جای اسامی درست را بگیرد. اما منابعی از ‌آن‌ها بجای مانده است که بر صراحت نام خلیج فارس تکیه می‌کنند.
در سال ۱۸۹۲، لرد کرزن، وزیر خارجه انگلستان، در کتاب «ایران و قضیه ایران» مکرراً به نام خلیج فارس اشاره کرده است.
ویلیام راجرز، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده آمریکا، در گزارش مورخه ۱۹۷۱ میلادی خود در مورد سیاست خارجی این کشور از نام خلیج فارس استفاده کرده است.
در فرهنگهایی که به زبانهای مختلف تدوین و چاپ شده است، از جمله فرهنگهای آلمانی، انگلیسی، امریکایی،‌فرانسوی، ترکی و … خلیج فارس نیز به همین نام آورده شده است.
امروزه در میان‌آثار اعراب نیز بحر فارس به فراموشی سپرده شده و از ترکیب خلیج فارس استفاده می‌شود. یکی از معروف‌ترین دایره‌المعارف‌های دنیا یعنی المنجد، سند قاطعی برای مراجعه است که از ترکیب خلیج فارس بهره برده است.

۵ـ اسناد حقوقی
الف ) اسناد
دلایل و مستندات حقوقی معتبری درباره اصالت نام خلیج فارس وجود دارد که به قرن ۱۶ میلادی باز می‌گردد. طی سالهای ۱۵۰۷ تا ۱۵۶۰ در کلیه موافقت‌هایی که پرتغال، اسپانیا، بریتانیا، هلند، فرانسه، آلمان با دولت ایران داشتند حتی در متون عربی نیز از عبارت «خلیج الفارسی» و در متن انگلیسی «پرشین گلف» استفاده شده است.
از جمله این اسناد استقلال کویت است که میان امیر این کشور ونمایندگان بریتانیا منعقدشده است. این سند که توسط عبدالسالم الصباح نیز امضا شده است، چنین آغاز می‌شود: «حضرت صاحب الفخامه الفخیم السیاسی لصاحبه اجلاله من الخلیج فارسی المحترم …»

ب ) سازمان ملل متحد:
سازمان ملل متحد تا به حال دو بار نام تاریخی و اصیل این آبراه را «خلیج فارس» اعلام کرده است. سازمان ملل خلیج فارس را نامی تازه می‌داند که از آغاز قرن بیستم جانشین نام کهن دریای پارس شده و بیش از دریای فارس مورد استفاده قرار گرفته است.
دبیرخانه این سازمان در سند مورخ ۵ مارس سال ۱۹۷۱ میلادی و یادداشت (AD311/GEN) به دولت ایران یادآور می‌شود که بنابر عرف جاری در دبیرخانه سازمان ملل متحد در اسناد و نقشه‌های جغرافیایی، منطقه آبی بین ایران از سمت شمال و خاور و تعدادی از کشورهای عربی از سوی جنوب و باختر به نام خلیج فارس نامیده می‌شود،‌و این بنا بر عرف قدیمی انتشار اطلس‌ها و فرهنگهای جغرافیایی است.
دومین بیانیه به تاریخ دهم آگوست ۱۹۸۴ ثبت شده است و در هر موقعیت، همه ۲۲ کشور عربی نیز اسناد سازمان ملل را امضا کرده‌اند.
این دبیرخانه همچنین بابت اشتباهاتی که سازمان ملل در برخی اسناد در به کار بردن نام خلیج فارس مرتکب شده، عذرخواهی کرده آن را اشتباه سهوی دانسته (سند ۲۶ ژوئن ۱۹۹۱ میلادی در سازمان ملل) و از کارگزاران سازمان خواسته است که همواره این موضع ایران را در نظر داشته باشند. ضمن اینکه کنفرانس سالیانه سازمان ملل درباره هماهنگی در مورد نام‌های جغرافیایی نیز هر سال بر نام خلیج فارس تأکید کرده است.

ادعاهای واهی
چندین دهه از کوشش‌های برنامه‌ریزی شده اعراب برای تغییر نام تاریخی خلیج فارس می‌گذرد. آبراهی که ایران را از شبه جزیره عربستان جدا می‌سازد بر اساس تمام اسناد تاریخی‌ـ جغرافیایی، نقشه‌های موجود از یونان باستان تا دوره معاصر و همچنین بیانیه‌های سازمان ملل متحد، «خلیج فارس» نام دارد و حتی در تمام نوشته‌ها و نقشه‌های عربی که پیش از دهه ۱۹۶۰ به چاپ رسیده است از عنوان «الخلیج الفارسی یا بحر فارس» استفاده شده است. صحت ادعای فوق حتی در بخشی از سرود ملی قدیمی مصر نیز دیده می‌شود که در آن از خلیج فارس یاد شده و مرزهای اعراب را از خلیج فارس تا دریای مدیترانه ترسیم نموده است: «حدود نامن الخلیج الفارسی حتی بحر الابیض.»
موضوع تغییر نام خلیج فارس از دهه سوم قرن بیستم به دنبال سیاست فارسی‌زدایی انگلیسی‌ها در منطقه خلیج فارس مطرح شد. هدف اصلی سیاست یاد شده توسعه سرزمین انگلستان در منطقه خلیج فارس بود مانع اصلی این سیاست را باید هویت ایرانی دانست که سالیان دراز بر منطقه خلیج فارس سایه افکنده بود. ۱۶
اصطلاح «خلیج عربی» برای اولین بار از سوی یک دیپلمات بریتانیایی در منطقه خلیج فارس عنوان شد. «سرچارلز بلگریو» که بیش از سه دهه نماینده سیاسی دولت بریتانیا در خلیج فارس بود، پس از مراجعت به لندن درسال ۱۳۴۵ هجری خورشیدی کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس منتشر کرد و در آ‌ن برای نخستین بار از عنوان تازه و جعلی خلیج عربی استفاده نمود. چارلز بلگریو در کتاب خود با عنوان «ساحل دزدان» ـ نامی که پیشتر به سواحل جنوبی خلیج فارس اطلاق می‌شد ـ ادعا نموده بود که اعراب علاقه‌مندند خلیج فارس را خلیج عربی بنامند. بدین ترتیب بلافاصله پس از انتشار کتاب،‌استفاده از اصطلاح جعلی خلیج عربی در مطبوعات آغاز شد و پس از چندی در مکاتبات رسمی کشورهای حاشیه خلیج فارس،‌ نام خلیج عربی۱۷ به جای خلیج فارس۱۸ نشست.
اگر چه دولت ایران در همان زمان در قبال این عمل واکنش نشان داد و از قبول محموله‌هایی که نام «خلیج عربی» را به خود داشت خودداری می‌نمود، اما دیپلمات بریتانیایی ـ در راستای سیاست قدیمی تفرقه بیانداز و حکومت کن ـ کار خود را کرده بود و اعراب را با واژه تازه‌ای آشنا نموده بود که بیش از پیش به جنگ لفظی عرب و عجم دامن می‌زد. از این رو دولت‌های حاشیه‌ای خلیج فارس تبلیغات سیاسی، مکاتبات دیپلماتیک و محور برنامه‌های آموزشی خود را بر نام خلیج عربی متمرکز نمودند.
در اقدامی دیگر از سوی انگلیسی‌ها، روزنامه تایمز لندن در سال ۱۹۶۲ در یکی از مقالات خود از خلیج عربی به جای خلیج فارس استفاده کرد و از آن زمان به بعد برخی از دولت‌ها و شیخ‌نشینان عرب با خریدن روزنامه‌نگاران و خبرنگاران خارجی و یا با پرداخت مبالغ هنگفت به چاپ نقشه‌هایی که خلیج فارس را خلیج عربی نشان می‌داد مبادرت نمودند. این تحرکات ابتدا از سوی چهره‌هایی چون عبدالکریم قاسم در عراق و سپس توسط جمال عبدالناصر رهبر جنبش ملی جهان عرب در مصر ادامه یافت.
در سال ۱۹۵۸ سرهنگ عبدالکریم قاسم با کودتایی در عراق به حکومت رسید و پس از مدتی داعیه‌دار رهبری جهان عرب گردید. در راستای چنین اندیشه‌ای از تاکتیک دشمن‌تراشی برای تحریک احساسات عمومی ملی سود جست و برای نخستین بار «خلیج فارس» را به نام جعلی «خلیج عربی» خواند. قاسم که با این عمل قصد داشت با مطرح نمودن ایران به عنوان دشمن اصلی اعراب، توجه جهان عرب را از قاهره به بغداد جلب کند و به رهبری خود در جهان عرب دامن زند، با شکست مواجه شد. به شهادت اسنادی که در همان دوران در عراق و حتی از سوی دانشگاه بغداد چاپ و منتشر شد، ‌قاسم حتی نتوانست توجه مقامات رسمی دانشگاهی عراق را نیز به خود جلب نماید.
سرهنگ جمال عبدالناصر رهبر جنبش ملی جهان عرب در مصر که در نظریه وحدت عربی خود، دنیای عرب را از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس «من المحیط الاطلسی الی الخلیج الفارسی» نامیده بود، دیری نپائید که با اوج‌گیری هیاهو و جنجال پان عربیسم خود،۱۹ و برای سرپوش گذاشتن بر شکست‌‌های اعراب از اسرائیل۲۰ از نام ساختگی خلیج عربی سود جست. ناصر با طرح چنین سیاستی دو هدف عمده را پیگیری می‌کرد. نخست زنده کردن تعصبات نژادی اعراب و سپس رویارویی با شاه ایران که با اسرائیل روابط خوبی برقرار کرده بود.
دولت ناسیونالیست مصر که با دامن زدن به چنین مسائلی سعی در قوام و دوام بخشیدن به اتحادیه عرب داشت، از شیخ نشین‌های بحرین، قطر، دوبی، ابوظبی، شارجه و سلطان‌نشین عمان نیز درخواست نمود که در راه ‌آرمانهای مشترک ملت عرب و رفاه عمومی منطقه با جمهوری عربی متحده۲۱ همکاری نمایند. از این رو در ۲۳ مرداد ۱۳۴۲ کمیسیون اتحادیه عرب در شیخ‌نشین‌های خلیج فارس برای نخستین بار نام خلیج عربی را در یک سند رسمی ذکر نموده و به دنبال آن اتحادیه عرب تصمیم گرفت این نام مجعول را در برنامه‌های درسی کلیه کشورهای عضو اتحاده و مکاتبات رسمی به کار گیرد. ۲۲
با این حال مقاصد اعراب از تغییر نام خلیج فارس فراتر می‌رفت و شامل استان نفت‌خیز خوزستان نیز می‌شد که آن را عربستان می‌نامیدند. اعراب خوزستان را بخشی از سرزمین عربی می‌دانستند که رضاشاه با حمایت و پشتیبانی انگلستان از چنگ اعراب خارج ساخته است در این راستا در ۱۱ دسامبر ۱۹۶۴ کنفرانس حقوق دانان عرب، خوزستان را جزو لاینفک میهن عربی دانست و در ۱۰ نوامبر ۱۹۶۵ رژیم بعثی سوریه این ادعا را پذیرفت و از آن پشتیبانی کرد. ۲۳ در واقع پشت کلمه خلیج عربی، جزایر عربی، خوزستان عربی (عربستان)، حکم فرمایی بر تنگه هرمز و تبدیل کردن ایران به زائده جهان عرب نهفته بود.۲۴
اگر چه تلاشهای ناصر برخی از سیاستمداران عرب را نیز با وی همراه کرده بود اما در نهایت نتیجه دلخواهی در پی نداشت. زیرا رستاخیز عرب آنطور که ناصر در رویای خود مجسم کرده بود، با واقعیات فاصله‌های زیادی داشت. علت اصلی آن نیز عدم انسجام و یکپارچگی دولت‌های عربی بود. در واقع ملتی که ناصر از آن دم می‌زد، چیزی جز تخیل نبود.۲۵
تلاش‌های قاسم و ناصر در جهان عرب با قدرت یافتن صدام حسین در عراق بار دیگر توسط او ادامه یافت. صدام که در وهله نخست صدها میلیون دلار هزینه کرده بود تا با کمک گروهی روزنامه‌نگار، دانشگاهی، ناشر و مرکز نقشه‌سازی، نام خلیج فارس را تغییر دهد؛ در پی وقوع انقلاب اسلامی در ایران دست به تجاوز به خاک ایران زد. هشت سال جنگ تحمیلی که با ادعاهای واهی صدام مبنی بر حاکمیت بر اروند رود و عربی خواندن خوزستان و شهرهای دیگر ایران آغاز شده بود، در نهایت با شکست عراق خاتمه یافت. در واقع نتیجه عملی این تجاوز، افزایش حساسیت ایرانیان بر نام خلیج فارس بود که در پی آن ایرانیان استفاده از نام خلیج عربی را نوعی ستیز با ایرانیت و تجاوز به تاریخ ایران قلمداد نمودند.
پس از جنگ دوم خلیج فارس و تهاجم عراق به کویت در سال ۱۹۹۱، نفوذ نظامی ایالات متحده بر منطقه بیشتر شد و دیری نپائید که امریکایی‌ها برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران به رودر رویی کشورها و شیخ‌نشین‌های ساحل جنوبی خلیج فارس با ایران دامن زدند. از این رو شیخ‌نشین‌های شارجه و ابوظبی در مقابل ایران قرار گرفتند و به طرح ادعاهای واهی نسبت به مالکیت جزایر سه گانه (ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ) پرداختند. شیخ زاید بن سلطان آل نهیان، صدها میلیون دلار برای تغییر نام خلیج فارس و تردید آفریدن بر مالکیت مطلق ایران بر جزایر سه گانه هزینه کرد ولی گذشت زمان به او نشان داد که در این زمینه به موفقیتی دست نخواهد یافت. اگر چه ادعای «شورای همکاری خلیج فارس» در بیست و پنجمین نشست سران کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس در بحرین نام شورای همکاری کشورهای خلیج فارس را به شورای همکاری کشورهای خلیج عربی (مجلس التعاون لدول الخلیج العربیه) تغییر دادند؛۲۶ اما به نظر می‌رسد سیاست ایرانی‌زدایی و فارسی ستیزی اعراب، با توجه به تعلق بیش از نیمی از خلیج فارس و حساس‌ترین نقاط استراتژیک و ژئواکونومیک آن به ایران راه به جایی نخواهد برد. در واقع همانگونه که تلاش برای کنار گذاردن و یا نادیده انگاشتن ایران از ساختار امنیتی منطقه بی‌ثمر می‌باشد، تغییر نام خلیج فارس نیز ناممکن می‌نماید.
با این حال نباید از خاطر برد که اعراب در طول سالیان و دهه‌های اخیر تبلیغات گسترده‌ای را به منظور تغییر نام خلیج‌فارس آغاز کرده‌اند. آنها در حالی نام شرکتهای هواپیمائی، روزنامه‌ها، مجلات، شرکتها و بسیاری از چیزهای دیگر را بنام خلیج یا خلیج عربی تغییر داده‌اند که نام «خلیج پارس» در برگیرنده هزاران سال تاریخ است و عدم استفاده از آ‌ن، بی‌ارزش ساختن پیشینه و تمدن‌هایی است که پیرامون آن بالیده‌اند.
به کار بردن نام جعلی «خلیج عربی» به جای «خلیج فارس»،‌عنوان «شیخ شعیب» برای «جزیره لاوان»، «قیس» برای جزیره‌ی «کیش» ـ و «شط‌العرب» برای «اروند رود» از جمله مواردی است که علیرغم مسلمان بودن مردم منطقه، به منازعات هویتی و قومی میان کشورها دامن می‌زند. زیرا تغییر نام‌های کهن جغرافیایی، تحریف واقعیت‌های تاریخی و جعل هویت‌های موجود است.

فیفا نام جعلی لیگ امارات را به رسمیت شناخت

 

به گزارش گروه ورزشي باشگاه خبرنگاران، در سايت فيفا در بخش ليگ کشور‌ها که عنوان تمامي ليگ‌ها به چشم‌ مي‌خورد نام جعلي (خلیج ع ر ب ی) به نام ليگ امارات به ثبت رسيده و اعتراض مسئولان فوتبال ايران نيز در اين خصوص کارساز نشد و حتي باتوجه به اينکه چندي پيش سب بلاتر نيز از امکانات فوتبال ايران ديدن کرد اين موضوع حل نشد و فيفا نيز اين عنوان جعلي را در سايت رسمي خود ثبت کرده است.

اين در حالي است که با حضور بلاتر و شيخ سلمان در ايران اميدي وجود داشت که اين موضوع به نحو احسن به سود ايران حل و فصل شود.

شهید سردار نصرالله شفیعی

 

 

نام و نام خانوادگی : نصر الله شفیعی

نام پدر : علی

تاریخ تولد : 1342

محل تولد : خشت. نعمت آباد

تاریخ شهادت : 16/7/1366

محل شهادت : خلیج فارس

محل دفن : مفقود الاثر

جنگ ايران و آمريكا در خليج فارس

سرانجام در تاریخ 16/7/66 سه فروند هلى‏کوپتر  MH6 آمریکایى که جزو نیروى ویژه 160 آمریکا بودند با چهار فروند قایق ایرانى در جنوب غربى جزیره فارسى رودر رو شدند. در جریان این عملیات شهادت طلبانه،پس از آن که یک فروند هلى‏کوپتر آمریکایى توسط شهید "محمدى‏ها " سرنگون گردید...

  جنگ ايران و آمريكا در خليج فارس

 

درگيري در خليج فارس و گسترش آن با حملات عراق به پايانه هاي نفتی ايران در جزيره‌ی خارك در سال 63 و سپس حمله به نفت‌كشها و كشتي‌هاي ايران در سال‌هاي بعد، برپايه اين تحليل انجام گرفت كه ايران، مادامي كه قادر به توليد و فروش نفت و سپس تهيه‌ی سلاح باشد، به جنگ ادامه خواهد داد. بنابراين قطع صدور نفت ايران هسته مركزي تلاش هاي عراق را تشكيل می‌داد.

1- گري‌سيك مشاور كارتر رئيس‌جمهور اسبق آمريكا می‌گويد:

«عامل عمده ادامه‌ی جنگ از جانب ايران صدور نفت توسط اين كشور است و تا موقعي كه نفت از ايران صادر می‌شود جنگ ادامه خواهد يافت، بنابراين بايد جريان صدور نفت ايران را قطع كرد».[1]
ناتواني عراق در نبرد زميني و تلاش براي خنثي سازي برتري هاي رزمي ايران، محور اصلي اقدامات عراق را تشكيل می‌داد.

از آنجايي كه ايران اقتصادش به نفت وابسته بود خيلي تمايل نداشت جنگ در خليج فارس شعله ور شود و تنها به مقابله به مثل اكتفا می‌كرد.

2- ويليام فاير كارشناس اقتصادي سيا می‌گويد: «با ايران چه كنيم؟

هر چه پول در رگ‌هاي عراق تزريق شد نتيجه نداد. تنها يك روزنه اميد هست، شايد با سقوط قيمت نفت، ايران ورشكست شود و ماشين جنگي او از كار بيفتد.»[2] برابر اين نظريه عراق به حمله خود به پايانه‌هاي نفتي و نفت‌كش‌ها بيشتر تشويق شد و عربستان و كويت نيز همزمان با افزايش توليد، موجب ارزانتر شدن قيمت  نفت شدند.

3- درگيري در خليج فارس با حملات عراق به جزيره خارك در سال 1363 و سپس با حمله به نفت‌كش‌ها وكشتي‌هاي ايراني شروع شد.

4- دومين مرحله‌ي جنگ در خليج فارس در تاريخ آذرماه 1365 و پس از افشاي ماجراي مك فارلين شروع شد.

آمار حملات به كشتي‌ها در سال 1364 مجموعاً 47 مورد بود در صورتي كه اين رقم در سال 65 به 107 مورد افزايش يافت.[3]
هواپيماهاي عراقي، ناو استارك آمريكا را مورد هدف قرار دادند، كه جمعي از پرسنل آن كشته و مجروح شدند. تحليل گران اين حادثه را ناشي از افشاي ماجراي مك فارلين و عصبانيت عراق از آمريكا تلقي كردند. (البته عراق بلافاصله عذر خواهي كرد و اعلام نمود اشتباه كرده است) [4]
آمريكا لايحه اسكورت نفتكشهاي كويتي را در كنگره تصويب كرد (9/4/66).[5] مسئولين درخصوص نحوه برخورد با اسكورت نفتكش‌ها توسط آمريكا با امام مشورت كردند امام(ره) فرمودند «اگر من بودم می‌زدم»[6] و همين تدبير پايه و اساس فعاليت‌هاي نيروي دريايي سپاه  قرار گرفت.
آمريكا براي اسكورت نفت كشها ابتدا 20 فروند و بعدهاتا 50 فروند ناو را درگير كرد. تنها در يك ناو(COnstlatiOn) 90 فروند هواپيماي جنگي مستقر بود.[7]

5- با افزايش حملات عراق به نفتكش‌ها و جزيره خارك، ايران مجبور شد 15 فروند كشتي نفتكش از يونان، لندن و نروژ خريداري كرده و عمليات مقابله به مثل را در دستور كا رخودقرار دهد.


6- سومين مرحله جنگ نفتكش‌ها و سنگين‌ترين مرحله پس از پيروزي عمليات كربلاي 5 بود. عراقي‌ها مصمم بودند، هر طور شده بنيه ي اقتصادي  ايران را بشدت تضعيف كنند. بدين منظور آمار حمله به كشتي‌ها در سال 1366 به 333 مورد رسيد.[8]

7- كويت در  آذر ماه سال 1365 از آمريكا و شوروي درخواست كرد نفتكش‌هايش را اسكورت نمايد. آمريكا ابتدا نپذيرفت، اما شوروي با كويت وارد معامله شد.[9]

8- شوروي سه فروند كشتي نفتكش خود را به اجاره كويت درآورد تا عمليات اسكورت را با پرچم خودش انجام دهد. جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد كه براي ايران فرقي نمي‌كند كه پرچم چه كشوري بالاي كشتي‌ها  باشد.[10]

9- جمهوري اسلامي ايران براي حفظ توازن قدرت  در خليج فارس سكوي موشكهاي كرم ابريشم را در سواحل تنگه هرمز مستقر كرد و آمريكا به‌شدت عكس العمل نشان داد.[11]

10- يگان دريايي سپاه كه از سال 1360 در حال شكل­گيري بود و در طي عمليات‌هاي آبي خاكي خيبر، بدر و والفجر8 روبه پيشرفت و گسترش بود، در عمليات كربلاي 3 و انهدام سكوي العميه در شهريور 1365 به جايگاه مناسبي رسيده بود.

سردار علايي فرمانده وقت قرارگاه دريايي نوح پس از عمليات كربلاي 5 مأموريت يافت تا پايگاه‌هاي دريايي سپاه را در بندر عباس، بوشهر و ماهشهر راه اندازي كند سپاه با دو پديده «مين و قايق تندرو» محاسبات دشمن را به هم زد. در اين فاصله نيروي دريايي سپاه بين 35 تا 50 سكوي پرتاب موشك كرم ابريشم در جزاير خليج فارس و تنگه هرمز ايجاد نمود.[12]

روز شمار جنگ خليج فارس در سال 1366

نيروي دريايي سپاه در ابتداي سال 1366 يك كشتي كويتي در نزديكي ساحل ابوظبي را توقيف و بازرسي كرد و دو هفته بعد نيز كشتي باري متعلق به شوروي به نام ايوان كارسيف مورد حمله قرارگرفت.[13] دومين كشتي نفتكش روسي بنام مارشال چخوف با مين برخورد كرد و اين در صورتي بود كه او با حمايت رزم‌ناو حركت مي‌كرد. (اين نفتكش در اجاره كويت بود)[14]

قطعنامه 598 در تاريخ30/4/66 با فشار آمريكا و عراق، براي خاتمه‌ی جنگ در شوراي امنيت سازمان ملل به تصويب رسيد. يك روز بعد، يعني در 31/4/66 اولين كاروان اسكورت نفت‌كشهاي كويتي توسط آمريكا از سواحل امارات به طرف كويت حركت نمود. دو فروند ابرنفتكش به نامهاي بريجتون و گازپرنس با ظرفيت 5/2 ميليون بشكه نفت با حمايت سه ناو جنگي و حداكثر سرعت به راه افتادند. آمريكا 10 نفر از مهم­ترين خبرنگاران خبرگزاري هاي جهان را براي پوشش خبري آورده بود. آمريكا از عراق خواسته بود تا در آن  روز به نفت كش‌ها حمله نكند.[15]

در تاریخ 31/4/1366 سوپر نفتكش بريجتون در 27 كيلومتري جنوب شرقي كويت با مين برخورد كرد، انفجار به حدي بود كه خبرنگاران و ملوانان روي عرشه بريجتون به دريا پرتاب شدند.[16]

در تاریخ 19/5/1366 كشتي آمريكايي با پرچم پاناما در آبهاي عمان و سه روز پس از مانور شهادت در خليج فارس با مين برخورد كرد.[17]

آمريكا و انگليس ناوهاي مين روب خود را به خليج فارس اعزام كردند.

پس از انفجار كشتي پانامايي در طول 45 روز، تقريباً هيچگونه اتفاقي در خليج فارس رخ نداد و عراقي‌ها مجدداً كشتي الوند ايران را كه مشغول بارگيري نفت در جزيره سيري بود، هدف قرار دادند آنها سعي داشتند ايران را به حركت هاي تلافي جويانه و در نهايت رو درروي با آمريكا قرار دهند كه به نفع آنها باشد.[18]

و بر اساس همين سياست عراق حملات بسيار وسيعي عليه پالايشگاهها، كشتي‌ها، بنادر و نفتكش هاي ايران را آغاز كرد.[19]

در تاريخ 13/6/66  بندر كويت با يك فروند موشك هدف قرار گرفت. كويت 5 ديپلمات ايراني را از اين كشور اخراج كرد.[20]

- آمريكا در روز دوشنبه 30/6/66 ساعت 40/22 با دو فروند بالگرد،" كشتي ايران اجر" را به اتهام كاشتن مين در خليج فارس، مورد حمله قرار داد.در اين درگيري 4 نفر از پرسنل ارتش شهيد و4 نفر ديگر زخمي و10 ملوان توسط نيروهاي ناوچه آمريكايي دستگير شدند.[21]

4 - عربستان سعودي در مراسم حج سال 1366 حجاج ايراني را به خاك و خون كشيد، آقاي هاشمي رفسنجاني گفت:

ما طرح‌هايي براي نشان دادن اين عكس العمل داريم كه در موقع مناسب خود آنها را اجرا خواهيم كرد. من فكر می‌كنم كه سعودي‌ها براي آنچه كه انجام داده اند متأسف خواهند شد.[22]

در تاريخ 12/7/1366 قايق هاي تندرو سپاه مأموريت يافتند پايانه نفتي رأس الخفجي عربستان را مورد حمله قرار دهند كه با دخالت ناوگان آمريكا منتفي شد، اين قايق‌ها از جزيره فارسي در 120 كيلومتري آمده بودند. قايق هاي سپاه در همين حال كشتي ردالكبري عربستان را مورد حمله قرار دادند.[23]

در روز 16/7/1366، در درگيري 5 فروند هلي كوپتر آمريكايي با 5 فروند قايق تندروي سپاه، 3 قايق سپاه غرق و 2 نفر شهيد  شدند و يك فروند هلي كوپتر آمريكايي سقوط كرد.[24]

در تاريخ 23/7/1366يك هفته پس از درگيري بالگردهاي آمريكايي با قايق‌هاي ايراني، اصابت يك فروند موشك كرم ابريشم به كشتي نفتكش آمريكايي سانگاري در ساحل كويت، موجب شد 18 نفر از جمله  ناخداي كشتي مجروح شوند. ايران طي پيامي به خبرگزاري‌ها اعلام كرد:  «خليج فارس يا جايي امن براي همه خواهد بود و يا هيچكس.»[25]

در روز 27/7/1366: آمريكا به سكوي نفتي رشادت حمله كرد. اين سكو داراي دو جايگاه می‌باشد(R4 وR7)كه آمريكايي‌ها آن را منهدم كردند، اين سكوها در اختيار كاركنان شركت نفت ايران بود و ماهيت نظامي نداشت.[26]

تحليل‌گران می‌گويند آمريكا به منظور اعاده‌ی حيثيت از دست رفته، در درگيري‌هاي گذشته، اقدام به انهدام اين سكو كرد.[27]

در تاريخ 30/7/ 66 13: یک فروند موشك به اسكله الاحمدي كويت اصابت كرد.[28]

در روز 3/8/1366 دفتر هواپيمايي پن امريكن در كويت منفجر شد.[29]

- وزارت خارجه آمريكا اعلام كرد، به هيچ عنوان از كويت حمايت نخواهد كرد و موشك باران و انفجارات اخير مشكل داخلي اين  كشور است.[30]

آمريكا پس از ناكامي در تلاش‌هاي سياسي و نظامي با هدف به دست گرفتن ابتكار عمل، طرح تحريم خريد نفت ايران را صادر كرد.

حضرت آيت ا... خامنه‌اي رئيس جمهور وقت ايران فرمودند: «در صورت توافق نسبت به اعمال تحريم اقتصادي، ايران تنگه هرمز را خواهد بست.»[31]

پيرو اين موضع‌گيري صريح، اروپا و ژاپن اعلام كردند، تنها از فروش سلاح به ايران خودداري خواهند كرد.

تا پايان سال 1366 هواپيماهاي عراقي به حملات بي امان خود عليه بنادر، جزاير، كشتي‌ها و نفتكش‌ها ادامه دادند و سپاه نيز موضوع كاشت مين و زدن كشتي‌هاي باري را در دستور كار داشت.
در تاريخ 26/1/1367 كشتي جنگي آمريكا بنام ساموئل رابرتز با مين برخورد كرد و قايق هاي توپدار سپاه با كشتي آمريكايي  ويليتايد در سواحل امارات درگير شدند.[32]

در روز29/1/1367 آمريكا سكوهاي نفتي نصر و سلمان را با گلوله و موشك منهدم كرد. ناوچه‌هاي جوشن و سهند در درگيري با ناوگان آمريكا توسط بمب‌هاي ليزري از راه دور هدف قرار گرفته، منهدم وغرق شدند، در اين عمليات به ناوچه سبلان و يك فروند هواپيماي اف 14 خساراتي وارد شد. يك فروند هلي‌كوپتر آمريكايي در اين درگيري سقوط كرد.[33]

در تاريخ 12/4/1367: ناو هواپيما بروينسنس در يك اقدام وحشيانه، هواپيماي مسافربري ايران با 290 سرنشين را در آبهاي خليج فارس هدف قرار داد وسرنگون ساخت.[34]

ايران معمولاً از موشك هاي ماوريك كه كلاهك كوچك و قديمي داشتند و روي هواپيماهاي اف 4 نصب می‌شدند براي جنگ نفت‌كشها استفاده می‌كرد كه از رده خارج بود، لذا سپاه با تركيب موشك‌هاي سي‌كيلر و كرم ابريشم اين امكان را يافت كه به‌جاي خسارت به كشتي‌ها آنها را غرق كند.
سپاه مجموعاً در سال 1365  ،120  فروند قايق تندرو از جمله قايق‌هاي سوئدي 13 متري براي عمليات چريكي در خليج فارس در اختيار داشت در صورتي كه آمريكا حداقل از 50 فروند ناو هواپيمابر و ناوچه جنگي مجهز به آخرين سيستم‌هاي دفاعي و هجومي بهره می‌برد.[35]

جمع بندي: طي جنگ نفتكش‌ها در سال 1366، ايران 80 بار، و عراق 83 بار به نفتكش‌ها حمله كردند. ايران از سال 63 جمعاً 180 حمله و عراق 215 حمله انجام دادند. ايران تعداد 16 فروند كشتي را منهدم يا خسارت كلي بر آنها وارد كرد و عراق 49 فروند را منهدم و به 9 فروند خسارت كلي وارد كرد.[36]

شهیدان خلیج همیشه فارس محله گوریگاه

با سلام و صلوات به روح بزرگ شهیدان ایران کبیر

شهید سید عابدین علمداری

محل شهادت خلیج فارس 

تاریخ شهادت1364.11.3

 

شهید ذوالفقار دستمزد

محل شهادت خیلج فارس

تاریخ 1364.11.3

سندی مبارک از پیغمبر اسلام (جاری شدن نام خلیج فارس از زبان مبارک پیامبر(ص) )


پس از اقداماتی که جاعلان در راستای بزرگترین جعل تاریخی در تغییر نام خلیج فارس انجام دادند، واکنش های بسیاری نیز از سوی مردم و مسئولان ایران صورت گرفت و در این راستا اسناد متعدد و معتبر تاریخی نیز در اختیار جهانیان قرار گرفت اما این بار جوانی هرمزگانی، سندی در اثبات حقانیت نام خلیج فارس کشف کرده که سندی مقدس و معیاری برای سنجش افرادی است که خود را مسلمان و پیرو پیامبر گرامی اسلام (ص) می‌دانند.
به گزارش خبرنگار مهر از بندرعباس، جعل نام خلیج فارس شاید یکی از خنده‌دارترین و در عین حال درد آورترین کارهایی است که در دوره و زمانه ما از سوی افرادی صورت گرفته که عمر تاریخی کشورهایشان به اندازه بخش کوچکی از تاریخ و تمدن کهن خلیج فارس هم نیست.
افرادی که در تاریخ و تمدن دنیا جایگاه خاصی ندارند، در این دوره و زمانه تلاش کرده ‌اند تا با استفاده از دلارهای نفتی برای خود با جعل اسناد، به نوعی تاریخ را هم بخرند اما این درحالی است که پیشینیان خود آنها نیز از نام فارس برای پهنه آبی جنوب ایران استفاده کرده اند.
پس از اقداماتی که جاعلان در راستای بزرگترین جعل تاریخی در تغییر نام خلیج فارس انجام دادند، واکنش های بسیاری نیز از سوی مردم و مسئولان ایران صورت گرفت و در این راستا اسناد متعدد و معتبر تاریخی نیز در اختیار جهانیان قرار گرفت.
اما این بار جوانی هرمزگانی، سندی در اثبات حقانیت نام خلیج فارس کشف کرده که سندی مقدس و معیاری برای سنجش افرادی است که خود را مسلمان و پیرو پیامبر گرامی اسلام (ص) می‌دانند.
نیما صفا درگیری متولد سال 1366 و کارشناس ارشد حقوق است که تحقیقات و پژوهش‌های فراوانی را در راستای کشف اسنادی معتبر در اثبات حقانیت نام خلیج فارس از منابعی که توسط اعراب تالیف شده، انجام داده است.
جاری شدن نام خلیج فارس از زبان مبارک پیامبر(ص)
این پژوهشگر خلیج فارس در تحقیقات خود، حدیثی از پیامبر گرامی اسلام(ص) را کشف کرد که در آن نام "بحر فارس" از زبان مبارک پیامبر بزرگوار اسلام جاری شده است.
نیما صفا درگیری در گفتگو با خبرنگار مهر علاقه شخصی خود به ایران و همچنین ریشه تاریخی خانوادگی خود در مبارزه با بیگانگان را از جمله عوامل آغاز تحقیقاتش برای اثبات حقانیت نام خلیج فارس برشمرد و افزود: بنده نسل پنجم از فرزندان شهید رئیس سبزعلی درگیری هستم که در منطقه جنوب کشور در مبارزه با اقدامات تجاوز کارانه امامان مسقط در عصر ناصری، به شهادت رسید و علاقه شخصی بسیاری برای انجام تحقیقاتی در راستای دفاع از حقانیت وطنم داشته ام.
وی ادامه داد: خلیج فارس شناسنامه ایران و هر ایرانی محسوب می‌شود و به نظر من جعل نام خلیج فارس، بزرگترین جعل تاریخی 100 سال اخیر است که برای نشان دادن سابقه تاریخی خلیج فارس من خود را مکلف کردم تا کار خاص و ویژه‌ای انجام دهم.
وجود نام خلیج فارس در کتب اعراب
این محقق تاریخ خلیج فارس خاطرنشان کرد: بنده بهترین کار را استفاده از منابع و اسنادی دیدم که توسط خود اعراب تالیف و تنظیم شده در این راستا کتاب هایی در این خصوص را جمع آوری کرده و با مطالعه آنها، نام خلیج فارس را از کتب متعدد اعراب استخراج کردم.
صفا یادآور شد: وجود نام خلیج فارس در کتب مختلف تاریخی اعراب نشان می دهد که آنها هم اکنون با جعل نام خلیج فارس تنها به دنبال عقده گشایی با سرقت از تمدن دیگران هستند.
وی با بیان اینکه در تحقیقات و مطالعات خود کتاب حدیث "مسند ابی یعلی الموصلی البغدادی" مربوط به اهل سنت را نیز مطالعه کردم، تصریح کرد: در این کتاب حدیثی از پیامبر گرامی اسلام نقل شده که در آن پیامبر سه بار نام بحر فارس را از زبان مبارک خود جاری ساخته‌اند و این حدیث در صفحه 119 و  120 از جزء چهارم کتاب مسند ابی یعلی الموصلی البغدادی  آمده است و احمد ابن علی ابن المثنی التمیمی (210-307 ه.ق) مولف این کتاب نیز از بزرگان علم حدیث نزد اهل سنت است.
این محقق تاریخ خلیج فارس افزود: این کتاب  توسط انتشاراتی "دارالثقافة العربیة" در سال 1412 هجری قمری در دمشق به چاپ رسیده است و درباره روات این حدیث که توسط جابر ابن عبدالله انصاری از پیامبر اکرم (ص) نقل شده چنین آمده است: حدثنا ابو هشام الرفاعی، حدثنا محمد بن فضیل، حدثنا الولید ابن جمیع، عن ابی سلمة بن عبدالرحمن، عن جابر .
شرح حدیث: روزی پیامبر مکرم اسلام در جمع اصحابشان در خصوص دجال صحبت می‌فرمایند و نهایتا  این گونه بیان می‌دارند: "...المدینة، ما باب من ابوابها الا ملک مصلت سیفه یمنعه و بمکة مثل ذالک." ثم قال: "فی بحر فارس،ما هو، فی بحر الروم ما هو .ثلاثا." ثم ضرب بکفه الیمنی  علی الیسری. ثلاثا.... که ترجمه آن به این شرح است: در مدینه هیچ دروازه‌ای نیست مگر اینکه فرشته‌ای در حالیکه  شمشیراش  را بیرون آورده از ورود (دجال) ممانعت کند. سپس پیامبر سه بارگفتند: (دجال) در دریای فارس و در، دریای روم نیست و سپس سه بار کف دست راست خود را بر کف دست چپ شان زدند و در ذیل صفحه 120 این کتاب نیز به صحیح بودن این حدیث با عبارت "رجاله الصحیح" اشاره شده است.
صفا اضافه کرد: همین حدیث نیز در چاپ جدیدتر این کتاب که در سال 1422 هجری قمری توسط دارالفکر بیروت به چاپ رسیده نیز آمده، که در جلد دوم، صفحه 214، ذیل حدیث شماره 2168 قرار دارد و نکته قابل توجه دیگر این است که همین حدیث درجلد اول، صفحه 298 و 299 از کتاب (حدیث الزهری) نوشته شده توسط ابی الفضل عبید الله ابن عبدالرحمن ،متوفی به سال 381 هجری قمری نیز آمده است که این کتاب در سال 1418 هجری قمری توسط انتشارات اضواء السلف در شهر ریاض عربستان سعودی به چاپ رسیده است.

 
لزوم اطاعت از فرموده پیامبر توسط مسلمانان
وی گفت: هم اکنون از آنجایی که اکثر تحریف‌کنندگان نام خلیج فارس، عرب هستند و خود را اهل سنت رسول خدا معرفی می‌کنند، لذا با ارائه چنین حدیثی آن جاعلان دو راه بیشتر ندارند یا اینکه در برابر سخن پیامبر عظیم الشان اسلام سر فرو آورند و یا اینکه  از این پس دیگر ادعای دین مداری نداشته باشند چون همان گونه که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى‏» (نجم/4-3) از جانب خود حرفی نمی‌زند مگر بر او وحی شود و در جای دیگر می‌فرماید: «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»  (حشر/  7) هرچه پیامبر گفت عمل کنید و آنچه نهی کرد ترک کنید و باز می‌فرماید: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» (نساء/80) هر کس اطاعت از پیامبر کند اطاعت از خداوند کرد، پس چگونه ممکن است شخصی که خود را پیرو آن حضرت بر می شمرد، با سوءنیت و غرض ورزی و دشمنی، دست به تحریف و جعل نام یک دریا بزند و زمینه نفاق را فراهم آورد.
این محقق تاریخ خلیج فارس با بیان اینکه از این حدیث در همایش بین المللی خلیج فارس در 10 اردیبهست ماه سال جاری در بندرعباس و با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رونمایی شد، اظهار داشت: باید از علمای اهل سنت مدرسه علوم دینی بندرعباس که مرا در شرح و ترجمه این حدیث کمک کردند، تشکر کنم و همچنین از زحمات آقای همایون امیرزاده دبیر سومین جشنواره بین المللی خلیج فارس و حجت الاسلام مرشدی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان که جهت رونمایی از این حدیث همکاری لازم را با بنده داشتند، سپاسگذاری می‌کنم و آیت‌الله نعیم آبادی نماینده ولی فقیه در استان هرمزگان نیز پس از بررسی مستندات، وجود این حدیث را در این کتاب تایید کردند.
صفا در ادامه این گفتگو حدیثی که در آن پیامبر بزرگوار اسلام نام خلیج فارس را عنوان کرده، مقدس‌ترین سند در اثبات حقانیت نام خلیج فارس دانست و بیان داشت: این سند مهم در اثبات نام خلیج فارس دارای این ویژگی مهم و مقدس است که نام خلیج فارس از بان مبارک پیامبر جاری شده و از این رو باید در روزهایی که تلاشهای بسیاری برای جعل این واقعیت تاریخی انجام می‌شود نهادهای مسئول و رسانه ها بیشتر به این حدیث بپردازند.
 
نصب حدیث پیامبر(ص) مقابل سفارتخانه‌های عربی و اهداء به سران بین‌المللی
وی یادآور شد: متاسفانه این روزها شاهد هستیم که در کتاب‌هایی که با سرمایه براخی اعراب چاپ می‌شود نام خلیج فارس جعل شده و یا حتی در زمینه مسابقات ورزشی نیز اقدام به جعل نام خلیج فارس می‌کنند و ما باید از وجود چنین حدیثی که مدرکی بسیار معتبر و مقدس است در تبلیغات رسانه‌ای خود استفاده کنیم.
این پژوهشگر در ادامه پیشنهاداتی در راستای بهره‌گیری از این حدیث نیز ارائه داد و در این راستا، عنوان کرد: با توجه به وجود نام خلیج و یا بحر فارس در کتب متعدد تاریخی، جغرافیایی، شعر و حدیث که توسط افراد معتبر در جهان عرب تالیف شده، این مستندات باید با برپایی نمایشگاه‌های دائمی و مقطعی در معرض دید عموم قرار بگیرند، چون ممکن است در چاپ جدید این کتب نام خلیج فارس جعل شود.
صفا در ادامه بیان پیشنهادات خود، اظهار داشت: اقدام به نصب و رونمایی از این حدیث در مقابل سفارت برخی کشورهای عربی به خصوص امارات متحده عربی در تهران و همچنین نصب این حدیث در مقابل کنسولگری امارات در بندرعباس به عنوان خاستگاه و مرکز خلیج فارس، اهداء این حدیث در قالب هدیه ویژه به صورتی که توسط هنرمندان کشورمان بر روی تابلو نوشته و آذین شود به تمامی سفارتخانه های کشورهای اسلامی عرب و غیر عرب از جمله پیشنهادات بنده است.
وی گفت: ثبت ملی این حدیث با عنوان "مقدس ترین سند نام خلیج فارس"، اهداء حدیث در قالب هنر ایرانی به دبیرکل سازمان ملل متحد، دبیرخانه سازمان کنفرانس اسلامی، دبیرکل اتحادیه عرب، شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس، سازمان یونسکو، سازمان بین المللی مالکیت معنوی و همچنین کنفدراسیون فوتبال آسیا به دلیل اینکه این کنفدارسیون از جعل نام خلیج فارس در لیگ امارات جلوگیری نکرده و حتی به نوعی از آن حمایت نیز کرده است.
ابداع جایزه بین‌المللی خلیج فارس
این محقق تاریخ خلیج فارس یکی از پیشنهادات خود را ابداع جایزه بین‌المللی و فاخر خلیج فارس عنوان کرد و افزود: ابداع جایزه بین‌المللی خلیج فارس در قالب جوایز یونسکو و اهداء آن به افراد و شخصیت های حقیقی و حقوقی بین المللی فعال در حوزه های مختلف تاریخی، فرهنگی، شعر، ادبیات و جغرافیای مرتبط با خلیج فارس آن هم با تصویب این پیشنهاد در کمیسیون ملی یونسکو و تاسیس دبیرخانه دائمی آن در بندرعباس از جمله راهکارهایی است که در عرصه بین المللی بسیار موثر خواهد بود و همچنین باید از ظرفیت رسانه های بین المللی کشور نیز در راستای ترویج این حدیث استفاده کرد.
صفا در پایان این گفتگو عنوان کرد: بنده در طول بیش از دو سال تحقیق و پژوهش توانسته ام به حدود 200 کتاب مرجع مهم که در زمینه های تاریخی، لغت، شرح علوم دینی، جغرافیایی و... نگاشته شده دست پیدا کنم که حاوی نام بحر فارس یا الخلیج الفارسی است و امیدوارم بتوانم با کمک مسئولان این اسناد را در قالب یک مجموعه گردآوری و منتشر کنم.

جزایر خلیج فارس

 

در گذشته این جزیره را به نام «قیس» می خواندند. روایت است که بعد از طوفان نوح(ع) جزیره ی کیش اولین نقطه یی بوده که سر از آب درآورده است. این جزیره ی بیضی شکل در جنوب غربی بندرعباس و در میان آب های نیلگون خلیج فارس واقع شده است. جزیره ی کیش از نظر محیط زیست طبیعی، یکی از بکرترین مناطق خلیج فارس محسوب می شود.
سواحل کم نظیر این جزیره ی مرجان، نه تنها در فصول گوناگون سال، بلکه در طول یک روز و در ساعات مختلف جلوه های گوناگون و بسیار زیبایی از طبیعت را به تماشا می گذارند. سواحل کیش از زیباترین منظره ی غروب خورشید را در آن جا دید. از جمله نقاط دیدنی جزیره ی کیش، آکواریوم بزرگ آن است که در گوشه ی شرقی جزیره با معماری زیبا قرار داد و گونه های مختلف ماهیان و آبزیان اطراف جزیره در آن به تماشا گذاشته شده اند. جزیره ی کیش اولین بند آزاد تجاری ایران است که امروزه به طور روزانه هزاران نفر جهت خرید و دیدار از زیبایی های طبیعی این جزیره به سمت آن عزیمت می کنند. از مناطق دیدنی کیش می توان به مجموعه قنات های کاریز، پارک دلفین کیش، کشتی یونانی، درخت سبز (انجیر معابد)، شهر باستانی حریره و... اشاره کرد.

جزیره قشم
 

قشم بزرگ ترین جزیره ی ایران و بزرگ ترین جزیره ی غیرمستقل دنیاست. «جزیره قشم» دومین بندر آزاد تجاری ایران است که سواحل آن برای ایجاد لنگرگاه مناسب است. این جزیره پانزده بندر صیادی و تجاری دارد. قشم دارای جمعیت غیربومی و مهاجر بسیاری است که به طور عمده در بخش های تجارت، بازرگانی، صنایع و معادن، ادارات و دوایر دولتی و تشکیلات سازمان منطقه ی آزاد قشم و دیگر بخش های خدماتی به فعالیت اشتغال دارند. اولین و مهم ترین جامعه ی گیاهی جزیره در جنگل های حرا مشاهده می شود. پستانداران قشم عبارتند از چهار گونه خفاش که بک نوع آن میوه خوار است. چهار گونه جونده، یک نوع از خارپشت، خرگوش، روباه و جبیر نیز در قشم شناسایی شده است. در گشت و گذاری چند روزه در جزیره قشم به آسانی می توان تا صد گونه از پرندگان را مشاهده کرد.

جزیره لاوان
 

نام دیگر این جزیره «شیخ شعیب» و جمعیت آن در حدود 2500 نفر است که بیشتر آنان از نژاد عرب هستند. وسعت این جزیره 76 کیلومتر مربع است و پس از قشم و کیش بزرگ ترین جزیره ی ایران در آب های خلیج فارس محسوب می شود. آب و هوای آن گرم و مرطوب و دمای آن در تابستان به حدود پنجاه درجه سانتی گراد می رسد. ذخایر نفتی آب های نزدیک جزیره ی لاوان، بسیار قابل توجه است و در حال حاضر صنایع جزیره منحصر به تأسیسات نفتی است که با نام «مجتمع پالایشی لاوان» فعالیت دارد.
یکی از شگفتی های این جزیره وجود کندوهای عسل در کنار تأسیسات نفتی و مخازن آنهاست. این عسل به رنگ سبز تیره است و بوی نفت می دهد، اما طعم آن مشابه عسل های معمولی است. البته تنها کالای صادراتی جزیره مروارید آن است. این جزیره یک بندرگاه مناسب برای صدور فرآورده های نفتی و یک اسکله فلزی جهت حمل و نقل دریایی دارد.

جزیره هندرابی
 

این جزیره در حد فاصل بین دو جزیره ی کیش و لاوان قرا گرفته است.
فعالیت های صنعتی یا بهره برداری از معادن و منابع زیرزمینی و حتی صنایع دستی در هندرابی وجود ندارد. محیط زیست جزیره به دلیل بسته بودن آن محدود است و موجوداتی از قبیل انواع پرندگان کوچک، پرندگان مهاجری (نظیر باز و شاهین) و انواع کمی از خزندگان و موش صحرایی در آن جا یافت می شود.
جزیره هندرابی از نظر سیاحت و ایرانگردی از زیرمجموعه های کیش است که با توجه به امکانات و استعداد طبیعی جزیره از نظر آب، خاک، هوا و شرایط خاص تجاری قادر است بخشی از نیازهای سیاحتی و گردشگری ایرانگردان را تأمین کند.

جزیره مینو
 

این جزیره که در گذشته به نام «صلبوخ» معروف بوده، بین آبادان و خرمشهر واقع شده و دو شاخه ی «اروندرود» آن را فرا می گیرد. مینوشهر، شهر کوچکی که در آن قرار گرفته، دارای جمعیتی حدود دوازده هزار نفر است و بیشتر کاربرد تفریحی برای مردم دو شهر آبادان و خرمشهر دارد.
جزیره ی مینو از معدود نقاطی در جهان است که در آن سیستم آبیاری به صورت طبیعی و با جزر و مد آب انجام می شود و نیاز به وسایل مکانیکی و تلمبه ی آب ندارد. نخل های بی شمار این جزیره، اکوسیستم مناسبی برای زیست پرندگان مهاجر است.

جزیره شتور
 

جزیره غیرمسکونی «شتور» یا «شیدور» به داشتن تعداد زیاد مار سمی سیاهرنگ و کوچک معروف است که معمولاً زیر شن مخفی می شوند. به این جزیرهر «جزیره ماران» نیز گفته می شود این جزیره از با ارزش ترین و مهم ترین پناهگاه های حیات وحش (پرندگان، لاک پشت های دریایی، ماهی ها و دلفین ها) در خلیج فارس محسوب می شود و جزو مناطق حفاظت شده ی کشور است.

جزیره ابوموسی
 

جنوبی ترین جزیره ی ایرانی آب های خلیج فارس، جزیره ابوموسی است. این جزیره در 222 کیلومتری بندرعباس و 75 کیلومتری بندر لنگه واقع شده است.
در حال حاضر مالکیت جزیره ی ابوموسی به همراه جزایر تنب در دست ایران است، اما متأسفانه گاهی ادعاهایی از سوی دولت امارات متحده ی عربی مطرح می شود؛ این موضوع از آن جا برمی خیزد که خلیج فارس دریای کم عمقی برای نفت کش ها شمرده می شود و نفت کش ها پس از بارگیری نفت در مخازن شان به شدت سنگین شده و کف آنها به کف خلیج فارس نزدیک می شود، در نتیجه خطر به گل نشستن شان شدت می گیرد.
تنها مسیر قابل کشتیرانی برای نفت کش های حامل نفت، فاصله ی میان جزیره ابوموسی و تنب است.

جزیره فرور بزرگ
 

جزیره ی «فرور بزرگ» از مجموعه جزایر استان هرمزگان است که سطح آن از تپه ماهورهای کوچک تشکیل شده است. این جزیره بر روی یکی از کمربندهای زلزله خیر جهان قرار دارد. رنگ آب در نزدیکی جزیره سیاه است و شیب های تند و پرتگاه هایی دارد که گاهی ارتفاع آنها از ده متر بیشتر است. در جزیره ی «فرور بزرگ» بقایای ساختمان های مخروبه و اراضی کشاورزی بایر و چاه های آب به همراه یک چراغ دریایی به نشانه ی مسکونی بودن جزیره در زمان های گذشته، وجود دارد. البته در حال حاضر جزیره غیرمسکونی است و تنها تعدادی مأمور دولتی در آن حضور دارند.
جزیره ی «فرور بزرگ» یکی از کانون های زیست حیات وحش است و تعداد بی شماری از پرندگان؛ مثل عقاب ماهیگیر، طوطی، چک چک، قمری خانگی، چکاوک، کاکلی، پرستو، بلبل خرما، چاخ لق، هدهد، دم جنبانک زرد، هم چنین یک نوع از خارپشت، مارمولک، مار جعفری و عقرب در آن زندگی می کنند. این جزیره به علت داشتن مارهای زیاد به «مارور» نیز شهرت دارد.

جزیره فرور کوچک
 

نام دیگر این جزیره ی غیرمسکونی «فرورگان» است که در جنوب فرور بزرگ و شمال جزیره ی سیری قرار دارد. به علت موقعیت اقلیمی و استقرار در مسیر مهاجرت پرندگان دریایی، زیستگاه گونه های متنوع پرندگان مهاجر و بومی است.

جزیره خارک
 

«خارک» جزیره یی مرجانی با تاریخی پر از فراز و نشیب است. این جزیر در حدود 57 کیلومتری شمال غرب بوشهر و 30 کیلومتری بند ریگ واقع شده و یکی از مهم ترین پایانه های صادرات نفت ایران در این جزیره است. جزیره ی خارک برای ایجاد لنگرگاه ها، با مزایای طبیعی و سواحل عمیق آن برای پهلو گرفتن نفت کش های اقیانوس پیما بسیار مناسب است. به ویژه که قشر سنگی چون پشته یی که سطح جزیره را پوشانده در وسط جزیره به بلندی شصت متر می رسد.
از آثار کشف شده در کاوش های جزیره ی خارک که از دورترین ایام تاریخ خصوصاً از زمان ساسانیان، پارت ها و دوره ی اسلام به جای مانده می توان گور دخمه های پالمیران، معبد نپتون آتشکده ی زرتشتیان، کلیسا و دیر نسطوریان، قبرهای سنگی و قبرهای ستودان و آرامگاه «میرمحمد» منسوب به محمد حنفیه را نام برد. در حال حاضر تنها افرادی می توانندی در جزیره عبور و مرور کنند که یا ساکن جزیره ی خارک بوده یا موفق به دریافت مجوز از فرمانداری استان بوشهر شوند.

جزیره فارسی
 

این جزیره نیز فاقد سکنه است، اما به دلیل وجود ایستگاه هواشناسی اهمیت ویژه یی دارد. ایستگاه هواشناسی جزیره ی فارسی، اطلاعات هواشناسی را به تمام شرکت های کشتیرانی می رساند.
جزایر عباسک، بونه، تنب بزرگ و وکوچک، لارک، هرمز، ناز، خورموسی و... از دیگر جزایر خلیج فارس هستند که در نزدیکی سه استان خوزستان، بوشهر و هرمزگان قرار دارند.
لازم به ذکر است جزیره های غیرمسکونی خلیج فارس از اهمیت ویژه جهانی به عنوان زیستگاه مرجان های دریایی (خوراک غواص ها) محل تخم گذاری پرستوهای دریایی و لاک پشت ها و زیستگاه انواع پرندگان مهاجر برخوردار است.

تاریخچه خیلج همیشه فارس

 دهم اردیبهشت ماه در تقویم تاریخی و سیاسی ایرانیان به نام پاینده خلیج نیلگون فارس، مزین شده است نامی به جای مانده از کهن ترین منابع تاریخی و ثبت شده در دیرینه ترین جغرافیای جهان.

البته تلاش های بسیاری از سوی استعمارگران برای خدشه به این حقیقت تاریخی انجام شده و در سالهای اخیر نیز نام خلیج فارس هدف قرار گرفته است، اما پایداری ایرانیان برای حفظ میراث کهن تاریخی ایران و جهان خلیج فارس همیشگی فارس را پاینده نگه داشته است.

جغرافیای آب های خلیج فارس و نام این خلیج آنقدر با اهمیت است که ایجاب می کرد روزی به این نام داشته باشیم. زیرا در جهان عرب از زمان جمال عبدالناصر، انگلیس ها بانی تبلیغات منفی برای مبارزه با واژه تاریخی و چند هزار ساله خلیج فارس بودند اما با توجه به اینکه این نام در جغرافیای جهان نامی ثبت شده است، پایدار مانده است و حساسیت موضوع ایجاب می نماید که جمهوری اسلامی ایران از طریق وزارت امور خارجه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما و سایر رسانه های گروهی اجتماعی و سایر مراجع رسمی با جدیت هرگونه جعل نام تاریخی خلیج فارس را پیگیری نمایند. زیرا صیانت از حفظ نام پاینده خلیج فارس سبب اقتدار ملی کشور می شود و از سویی نامگذاری و تمدنی کشور را ارتقاء می بخشد چون خلیج فارس میراثی است که ایرانیان آزاداندیش روزگار کهن برای فرزندان خود به یادگار گذارده اند تا مایه فخر و مباهات نسل های بعدی باشد.

جغرافیای تاریخی خلیج فارس نماد هویت ملی ایران

خلیج  فارس از ازمنه قدیم یکی از مهم ترین راه های دریایی جهان به لحاظ اقتصادی و چه از نظر انتقال فرهنگ های سرزمین های گوناگون تا عصر حاضر بوده است. به احتمال قریب به یقین هیچ دریای دیگری در عالم بیش از خلیج فارس توجه علمای علم جغرافیا، باستانشناسی، اقتصاد، سیاست و نظامیان و استعمارگران را به خود معطوف نداشته و دورنمای پرفراز و نشیب را به خود ندیده باشد که در تاریخ این منطقه مکتوب است.

خلیج فارس از قدیم الایام زمانی که تمدن بشری در روی کره زمین شکل گرفت، بر اساس سابقه تاریخی و به لحاظ قومی، نژادی، زبانی و جغرافیایی به همین نام معروف و مشهور بوده است.

زمانی که پارسیان به ساحل دریای جنوب رسیدند یعنی از هزاره دوم پیش از میلاد می بایستی این دریا را پارسی یا خلیج فارس نامگذاری می کردند زیرا نخستین روزی که نام این دریا در اسناد و مدارک معتبر تاریخی دیده شده تا امروز آن را به همین نام خوانده اند و در سرتاسر جهان متمدن همیشه و به هر زبانی این نام رواج داشته است.

قدیمی ترین اسناد در مورد خلیج فارس کتیبه ای است از داریوش هخامنشی در ترعه سوئز در کشور مصر در دو هزار و چهارصد سال پیش که جزو قلمرو پادشاهی ایران بوده است.

کتاب جغرافیای حدودالعالم من المشرق و المغرب به زبان فارسی، کتاب بطلمیوس و در نقشه های جهان از اراتوستن، هیپارک و بالاخره استرابون و ... مکررا نام خلیج فارس و دریای پارس مورد استفاده قرار گرفته است. بنابراین تغییر نام خلیج فارس به خلیج ع رب ی که در این اواخر از طرف بعضی کشورهای عربی عنوان می شو جزء دسیسه استعمار، به منظور ایجاد اختلاف و تفرقه بین کشورهای اسلامی و به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس چیز دیگری نمی تواند باشد.

در حال حاضر از نگاه غربی در مهندسی تهدیدات و در معماری امنیت، جایگاه ایران به پشتوانه اسلامی در بین کشورهای مسلمان حوزه خلیج فارس و خاورمیانه بسیار محوری است. زیرا ما ایرانیان با بیشترین کرانه در جایی از خلیج فارس زندگی می کنیم که بیشترین تاثیر را بر کشورهای منطقه و فرامنطقه ای داشته است. نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری خردمند در منطقه خلیج فارس نمود پیدا کرده و هرگونه نظم و سامانه اعم از امنیتی، سیاسی و اقتصادی آن را نباید نادیده گرفت زیرا جمهوری اسلامی ایران می تواند در هر لحظه که اراده کند بر 60 درصد از منابع انرژی جهان اثرگذار باشد.

از آنجایی که موضوع امنیت در خلیج فارس اهمیت زیادی را در ادبیات و محافل سیاسی و علمی به خود اختصاص داده است. اهمیت منطقه خلیج فارس از نظر ژئواکونومیک قابل بحث است و این منطقه محل برخورد راهبردی میان قدرت های بزرگ فرامنطقه ای است.

با نگرش به تئوری دانشمند معروف سرهارد فورد مکیندر انگلیسی نظریه "هارتلند" یا قلب جزیره جهانی که در تصرف هر حکومتی باشد حاکمیت بر جهان خواهد داشت. در همین رابطه امروز این تئوری و تفکر در خصوص هارتلند انرژی یعنی خاورمیانه صدق می کند و قلب سرزمین خاورمیانه منطقه خلیج فارس و کشورهای حوزه خلیج فارس می باشد یعنی بخشی از عراق، عربستان و ایران است که ابرقدرت های غربی برای احصاء آن بطور مستقیم و غیرمستقیم درصدد تصرف (قلب) هارتلند انرژی جهان می باشند و در همین رابطه ایران از منظومه و سیاره استعماری ابرقدرت آمریکا خارج شده است و آمریکا درصدد است به هر نحو ممکن این بخش هارتلند را در تصرف خود درآورد.

از نگاه دیگر ایران در سند چشم انداز 20 ساله خود را کشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی علم و فناوری با هویت اسلامی تعریف نموده است که برای رسیدن به این جایگاه و منزلت یکی از راه های آن حفظ هویت ملی و باستانی خود می باشد و این حفظ هویت در زنده نگه داشتن نام خلیج فارس و جلوگیری از تحریف نام آن می باشد.
تاریخچه خلیج فارس

تاریخچه خلیج فارس


خلیج فارس به لحاظ موقعیت استراتژیک و منابع طبیعی سرشار آن ، ازدوران گذشته تا به امروز مورد توجه دولتها و ملتها بوده و بسیاری از سلاطین و پادشاهان از همان زمانهای کهن به موقعیت اقتصادی آن نظر داشته اند که از آن جمله ، حمایت پادشاهان هخامنشی و پارتی از گسترش بازرگانی دراین منطقه بوده است .


پارتها دو راه تجاری را تحت کنترل داشتند که یکی از آن دو ، راه تجاریی بوده که از کنار فرات و از آسیای صغیر و سوریه و بین النهرین شمالی به سمت خلیج فارس گسترده بوده است .(1)

داریوش پادشاه ایران هخامنشی ، برای گسترش بازرگانی در ایران دستور داد کانال سوئزایجاد شود تا کشتی های بازرگانی بتوانند از دریای پارس واز دریای سرخ به مصر و مدیترانه راه یابند .


در سنگ نبشته ای به جای مانده از آن دوره آمده است: « داریوش شاه گوید : من پارسی ام و از پارس، مصر را فتح و امر کردم این کانال رابکنند و از "پی رو" (رودنیل) که در مصر جاری است تا دریایی از پارس به آن می روند. این کانال کنده شد و چنانکه امر کردم کشتی ها روانه شدند؛ چنانکه اراده من بود »(2)


همچنانکه در تاریخ نقل شده است ؛اشکانیان بازرگانی را گسترش دادند و با رومیان رقابت شدیدی می کردند و دریای فارس رابه شکل یک راه ترانزیت درآوردند. (3)


این پیشرفت در دوران ساسانی ادامه یافت و بندر سیراف(اطراف بوشهر) مرکز بازرگانی بزرگی شد و حتی در اسناد تاریخی چین از سده چهارم تا دوازدهم میلادی، همه جا نام پارس، فارس، پارسوا وایران به صورت گسترده دیده می شود و این نشانگروجود روابط تجاری است.(4)


پس از فتح ایران به دست مسلمانان، بازهم ایرانیان در دریانوردی از دیگر دولتهای خاورمیانه جلوتر بودند و اعراب ترتیبات تجارت دریایی با هند و چین و ... را حفظ کردند. (5)


درطول تاریخ ایران نیز استعمارگرانی سودجو دیده می شوند که برای بدست آوردن موقعیت بالای خلیج فارس، همواره در کشمکش بودند. نمونه بارز، آن در عصر صفوی بود که عثمانیها تاخت و تاز به خلیج فارس را شروع کرده بودند و هرروز بر نیروی دریایی و تقویت آن می افزودند و پرتغالی ها از طرف دیگر در حدود سده 16 میلادی براین منطقه تسلط کامل داشتند و با عثمانیها درگیربودند تا آن که سرانجام در سال 1587 م شاه عباس به کمک انگلیسی ها پرتغالی ها را عقب راندند و در عوض پای انگلیسیها به این منطقه کاملاً باز شد و هلندیها در سال 1033 هـ با به دست گرفتن تنگه هرمز، سهمی از بازرگانی ایران را تصاحب کردند . این امر باعث کشمکش با انگلیسیها شد. چندی نگذشت که در سال 1075هـ شرکت فرانسوی هند خاوری تاسیس و رقیب دیگری افزوده شد. البته، باید یادآورشد در زمان حکومت افشاریان نادرشاه توانست نیروی دریایی در خلیج فارس ایجاد کند و چندفروند کشتی از انگلیس وهلندیها بخرد.(6)


در دوره قاجار بیش از هر زمان دیگر خلیج فارس مورد تاخت وتاز کشورهای استعماری قرار گرفت ؛ بویژه استعمار انگلستان که خود را فرمانروای خلیج فارس می دانست و بی تدبیری شاهان قاجار میدان را برای حضور نامشروع انگلیس ، فرانسه و روسیه هموار ساخت. امیر کبیر برای تشکیل نیروی دریایی ایران در خلیج فارس و دریای کاسپین بسیارتلاش نمود، اما با کارشکنیهای رقبا، به موفقیت نرسید .


حضور بیگانگان درایران و کسب منافع تا پایان جنگ جهانی دوم ، ادامه داشت تا اینکه بار دیگر ایران پهلوی با پشتوانه آمریکا بر خلیج فارس چیره شد و با تقویت نیروی دریایی خود، اداره خلیج فارس را بدست گرفت . اما وابستگی ایران به آمریکا دیری نپایید و موجب سرنگونی نظام شاهنشاهی شد. پس از انقلاب اسلامی دسیسه های امریکا باعث نزاع در منطقه شد که در شکل جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و اعمال فشارهای نظامی وسیاسی آمریکا ومتحدانش کاملاً آشکارگردید. امروزه نیز آمریکا و انگلیس با تحریک کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس، بخصوص کشور کوچک و وابسته امارات متحده عربی، درصدد ایجاد ناامنی در منطقه بوده و باترفند «خلیج عربی» ، سعی در راه اندازی جنگ روانی و به دنبال آن فشارهای سیاسی علیه ایران دارد.

پرونده عمل ناپسند تغییر نام خلیج فارس که در واقع توهین به هویت و تمدن یک ملت است و سودجویی و منفعت طلبی بیگانگان را درپی دارد به سال 1937م/ 1316 هـ ش ، تشکیل شده و هم اینک در وزارت امور خارجه انگلیس موجود است.(7)


براساس این پرونده جعلی اولین کسی که آشارا واژه "خلیج فارس" را جعل نمود و "خلیج عربی" رابه جای آن بکاربرد، کارگزار استعمار پلید انگلیسی در خلیج فارس به نام « لرد بلگریو» است که که در کتاب خود می نویسد :« خلیج فارس که تازیان اینک آن را خلیج عربی گویند...» وی تلاش نمود این واژه ساختگی رادربین کشورهای منطقه خلیج فارس بویژه اعراب، رواج دهد.(8)

نام تاریخی خلیج فارس
جغرافی نویسان قدیم در نامگذاری سرزمینها ، دریاها ، رودها ، کوهها و . . . ریشه هایی را در نظر داشتند؛ مانند اینکه نام بیشتر رودها از رنگ آبها و سرزمینها و . . . برگزیده می شد، نام کوهها از همانند بودن آنها به کالبدهای دیگر گرفته شده و نام دریاچه ها ودریاها از ریشه استوارتری پیروی شده و بیشتر آنها به نام کشور و سرزمینی که در نزدیکی و پیرامون آنها قرار گرفته ، نامیده شده است ؛ مانند خلیج مکزیک ، خلیج فارس، دریای چین ، اقیانوس هند، دریای مازندران (کاسپی) و . . . (9)

ناحیه جنوب غربی ایران فارس است که ساکنان قدیم آن « پرسه ها » (پارسیان) نام داشتند که یونانیان آنها را پرشیا (persay) می گفتند و دوسلسله پادشاهی (ساسانی و هخامنشی ) از این قوم برخاستند . برخی محققان معتقدند ، پارسیان همان مردم پارسوا (parsua) هستند که ساکن دریاچه ارومیه بودند (که نام آنان در کتیبه آشوری آمده ) و به طرف جنوب رفته و در سرزمین « پارس » سکنی گزیدند .(10) به همین مناسبت دریای مجاور این منطقه، دریای پارس نامیده شد که در آن موقع هیچ یک ازکشورهای کوچک و بزرگ امروزی در سواحل خلیج فارس نبودند و اگر هم بودند ، جزیی از سرزمین پهناور ایران به شمار می رفتند .حتی کشورهای قدرتمند آن روز چون یونان و رم با اجازه ایرانیان کشتی های خود را وارد خلیج فارس می کردند.(11) یونانیان به این دریا « پرس » می گفتند.(12)

داریوش بزرگ ازاین دریا یاد کرده و عبارت « درایه تیه هچا پارسا آبی » یعنی دریای پارس را به کار برده که در کتیبه به جای مانده از وی مشهود است.(13)

اعراب نیز می دانند که این نام ( خلیج فارس ) از دیرباز نام حقیقی این دریای بزرگ بوده است. جغرافیدانان بنام عرب هم ازقرنهای نخستین اسلام آنرا می شناختند. ابی القاسم عبیدالله بن عبدالله مستوفی ، معروف به ابن خرداذبه، که کتاب خود « مسالک و ممالک » را درسال 234 – 230 هـ ق (14) نگاشته است، درباره خلیج فارس می نویسد : دجله وسط مدینه بغداد ثم تمر بواسط الی ان تصب الی البطائح و . . . تمر الی البصره و تمر الی ناحیه المذار ثم یصب الجمیع الی بحر فارس ..... (15)

مسعودی، نویسنده مشهور دیگر عرب؛ درکتاب ارزشمندخود « مروج الذهب و معادن الجوهر » زمانی که از مجموع اخبار راجع به دریاها سخن می گفته ، از خلیج فارس به عنوان دریای پارس یاد کرده است. وی می نویسد : « بحر فارس تکثر امواجه و یصعب رکوبه و ....»(16) ابن حوقل سیاح معروف و جغرافیدان بنام عرب، نقل می کند : در سال 331 هـ ق به عزم مطالعه درباره کشورها و ملتهای مختلف و به منظور تجارت از بغداد بیرون شدم و کشورهای اسلامی را از شرق به غرب پیمودم و آثار متقدمان را نیز مطالعه کردم .»(17) وی در کتاب معروف خود "صوره الارض" از خلیج فارس به نام بحر فارس یاد می کند . اصطخری ،جغرافیدان خبره عرب و نویسنده کتاب "المسالک والممالک " باز هم از دریای فارس یاد می کند : بعد دیار العرب بحر فارس فانه . . . (18)

ابوالفداء مولف کتاب "تقویم البلدان"که ازجایگاه خاصی برخوردار است، از دریای فارس یاد می کند و زمانی که حدود فارس راشرح می دهد می نویسد « حد غربی فارس خوزستان است. همه حد غربی تا شمال حدود اصفهان است و جبال و حد جنوبی آن دریای فارس است . . . »(19)

در "معجم البلدان " ، کتابی مشهور که همه جغرافیدانان آن را به عنوان یک فرهنگ جغرافیایی معتبرمیدانند از خلیج فارس به عنوان "بحر فارس "یاد شده است : « بحر فارس : هو شعبه من البحرالهند الاعظم و اسمه بالفارسیه کما ذکره حمزه زراره کما مسیر من التیز من النواحی مکران علی سواحل بحر فارس ای عبادان . . . »(20)

بنابراین ، آنچه از متون تاریخی استنباط می شود وحتی جغرافیدانان عرب به آن اذعان نمودند این است که "خلیج فارس " در ادوار تاریخ متعلق به پارسیان و ایران بوده است و امروزه اعراب با همکاری آمریکا و انگلستان در تلاشی بیهوده هستند تا با درآمد کلان ناشی از نفت این مالکیت تاریخی و کهن ایران را از بین ببرند و زمینه را برای چپاول هرچه بیشتر این دریا فراهم سازند.

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد